PanLex

زبان دری Vocabulary

1256 entries from 26 sources
5 additional sources obtained by PanLex and waiting to be analyzed
بار
باران
بارک
بازو
باسکی
باشنده
باغ
بال
بالا
بام
بانجان رومی
بحر
بحیره
بد
بدن
بد گمان
برادر
برادر خورد
برادر کلان
برازیل
بربریت
برج
برف
برنج
بره
برومین
برونی
برگ
بریتون
بز
بزرگ
بستره
بشر
بلجیم
بلغاری
بلغاریا
بلغاریایی
بم
بناكردن
بنگالی
بنگله‌دیش
بهار
بهاماس
به بیراهه کشیده شدن
به حیث
به دسترس رساندن
به دوش گرفتن
به ذات خود
بهره
به صورت مطمئن
زبان دری